✍️#آیت_الله_صافی_گلپایگانی
📕 قسمت اول:
❓پرسش:
🔸 مصلحت اینکه امام قرنها پیش از ظهور تولّد یافته و پس از عمری طولانی ظاهر میشود چیست؟ مگر خدا قدرت ندارد که مثلاً چهل سال پیش از ظهور کسی را که صالح و شایسته این مقام باشد بیافریند؟
🔸 فایده اینکه آن حضرت صدها سال قبل از موعد قیام و ظهورش خلق شده چیست؟ و بالأخره فایده وجود امام ناپیدا و غایب چیست؟ و آیا وجود و عدم او برابر نیست؟
📝 پاسخ:
🔸 این سؤال غیر از سؤال از فلسفه غیبت چیز دیگری نیست و پاسخ آن همان است که در مقالات گذشته گفته شد معذلک بالخصوص در اینجا هم چند پاسخ به این سؤال میدهیم.
1️⃣ نخست: فایده وجود امام، منحصر به ظهور و قیام او در آخرالزّمان واینکه ظاهراً هم در کارها تصرّف و دخالت داشته باشد نیست بلکه یکی از فواید وجود امام، امان خلق از فنا و زوال به اذن خدا و همچنین بقای شرع و حفظ حجّتها و بیّنات خدا است چنانچه اخبار معتبر و بعضی احادیث مشهور ائمّه اثناعشر(علیهمالسلام) و احادیث دیگر که از طرق اهلسنّت و شیعه روایت شده بر آن دلالت دارد و همچنین احادیث بسیاری که دلالت دارند بر آنکه زمین هیچگاه خالی از حجّت نمیشود. ازجمله از حضرت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) روایت است که فرمود:
🔶 «اَللَّهُمَّ بَلَی لا تَخْلُو الأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلهِ بِحُجَّهٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً أَوْ خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلا تَبْطُلَ حُجَجُ اللهِ وَبَیِّنَاتُهُ»؛[۱]
🔷 «خدایا! آری خالی نماند زمین از کسی که قائم باشد از برای خدا به حجّت یا ظاهر و آشکار یا بیمناک و پنهان تا حجّتهای خدا و بیّنات او از میان نرود».
🔸مثَل امام در این جهان، مَثَل قلب است نسبت به جسد انسان و مانند روح که به امر خدا سبب ارتباط اعضا و جوارح با یکدیگر است و بقای جسد وابسته به تعلّق و تصرّف اوست و ولیّ و انسان کامل که همان شخص امام است نیز به اذنالله تعالی نسبت به سایر مخلوقات، صاحب چنین رتبه و منزلت است.
🔸و فایده دیگر این است که چنانچه از اخبار هم استفاده میشود، وجود مؤمن در بین مردم منشأ خیرات و برکات و سبب نزول رحمت و جالب عنایات خاصّ و دافع کثیری از بلیّات است پس وقتی مؤمن وجودش این فواید و برکات را داشته باشد، معلوم است که وجود امام و ولیّالله اعظم فواید و برکاتش بسیار عظیم و بااهمّیت است و بهعبارتدیگر امام و حجّت، واسطه اخذ و ایصال فیوض و برکاتی است که دیگران استعداد و لیاقت آنکه مستقیماً آن برکات و افاضات را تلقّی و اخذ نمایند ندارند لذا وجود و عمر طولانی و ولادت آن حضرت در قرنها پیش یک مصلحتش همین است که فیوض ربّانی در این مدّت از عباد قطع نشود و خلقالله از برکاتی که بر اصل وجود امام مترتّب است محروم نگردند.
2️⃣ دوّم: این است که مسئول دخالت نکردن و تصرّف ننمودن امام در امور مردم، خود مردم هستند که حاضر به قبول رهبری آن حضرت نیستند و مخالفت میورزند؛ چنانچه با نیاکان کرامش مخالفت کردند و از آن بزرگواران اطاعت ننمودند و اگر مردم حاضر به اطاعت و فرمانبری بودند، آن حضرت ظاهر میشد و در این جهت فرقی بین امام حاضر و غایب نیست و محقّق طوسی در تجرید همین جواب را فرموده است:
وُجوُدُهُ لُطْفٌ وَتَصَرُّفُهُ لُطْفٌ آخَرُ وَعَدَمُهُ مِنَّا؛[۲]
🔸اصل وجود امام، لطف (مقرّب به طاعت و نزدیککننده به مصالح و مُبَعِّد از معاصی و دورکننده از مفاسد) است و تصرّف او لطف دیگر است و تصرّف نکردن او، از جانب ما است.
🔸حاصل آنکه وجود امام لطف و اتمامحجّت بر عباد است و اگر در این مدّت طولانی قطع رشته ولایت و هدایت شود مردم را بر خدا حجّت خواهد بود.
خدا به مقتضای صفات کمالی مانند رحمانیّت و رحیمیّت و منعمیت و ربوبیت، نعمت تربیت و هدایت بندگان را بهواسطه خلق و نصب امام بر بندگان به مدلول آیه شریفه:
﴿اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ﴾ [۳]
اکمال و اتمام میفرماید و اگر مردم از این نعمت منتفع نشوند و مانع از اشراق شمس هدایت امام گردیدند به وجود و تعیین امام کسی حقّ اعتراض ندارد چنانچه اگر از بسیاری از نعمتها مردم استفاده نکنند و مانع از ظهور منافع آنها شوند و بلکه سوءاستفاده کنند، این رفتار مردم سبب اشکال به اصل آفرینش آن نعمتها نمیشود و کسی نباید بگوید چون مردم انتفاع نمیبرند، چه فایده دارد و وجود و عدم آنها علیالسوا است؛ بلکه در اینجا باید بگویند:
چرا بااینکه خداوند فیّاض، فیضبخشی نموده و نعمتها را در دسترس مردم گذارده از این نعمتها انتفاع نمیبرند و چرا کفران نعمت مینمایند؟
3️⃣ سوّم: این است که ما قطع نداریم که آن حضرت از جمیع اولیا و دوستان خود پنهان باشد و در اموری که مصلحت باشد توسط آنها و تأیید و ارشاد آنها دخالت ننماید.
4️⃣ چهارم: آنچه مسلّم است این است که در عصر غیبت، آن حضرت از نظرها پنهان است و این به آن معنا نیست که مردم نیز از آن حضرت پنهان میباشند بلکه چنانچه از بعضی اخبار استفاده میشود آن حضرت در ایّام حجّ حاضر میشود و حجّ بهجا میآورد و اجداد گرامیاش را زیارت میکند و با مردم مصاحب و در مجالس حاضر میشود و از بیچارگان فریادرسی مینماید و بیماران را عیادت میفرماید و بسا که شخصاً در قضای حوائج آنان سعی فرماید.
5️⃣ پنجم: این است که، بر امام واجب نیست که شخصاً و بدون واسطه در امور دخالت نموده و راتق باشد، بلکه میتواند دیگران را به نحو خصوص یا بهعنوان عموم از جانب خود بگمارد همانطور که، امیرالمؤمنین و ائمّه(علیهمالسلام) ازطرف خود در شهرهایی که حاضر نبودند، دیگران را منصوب میفرمودند، امام هم در زمان غیبت صغری کسانی را به مقام نیابت خاصّه نصب فرموده بود و در غیبت کبری بهطور عموم، فقها و علمای عادل را که دانا به احکام هستند، برای قضای فصل خصومات و اجرای سیاسات و حفظ و نظر در مصالح عالی اسلامی نصب و تعیین کرده که مرجع امور خلق باشند پس ایشان در عصر غیبت به نیابت از آن حضرت برحسب ظاهر عهدهدار حفظ شریعت و به شرحی که در کتابهای فقه مذکور است دارای ولایت میباشند.
6️⃣ ششم: اصل وجود امام موجب دلگرمی و قوّت روح بندگان خدا و اهلالله و کسانی که سالک سبیل هدایت هستند میباشد و بهعبارتدیگر یک نقطه اتّکا برای سالکان سبیلالله است که اگرچه خدا نقطه اتّکای همه است و همه به خدا اتّکال و اعتماد دارند ولی وجود پیغمبر در جنگها و غزوات باعث یک دلگرمی و قوّت قلب
🔸 خاصّ برای مجاهدین اسلام بود و با نبودن ایشان تفاوت بسیار داشت که حتّی شخصیّتی مثل حضرت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمود:
🔸 «کُنَّا إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ اِتَّقَینَا بِرَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ فَلَمْ یَکُنْ أَحَدٌ مِنَّا أَقْرَبَ إِلَی
الْعَدُوِّ مِنْهُ»؛[۴]
🔸 «ما هرگاه آتش جنگ سرخ میشد (جنگ شدّت مییافت) به رسول خدا(ص) پناه میبردیم تا آن حضرت پیشاپیش همگان جهاد میکرد احدی از ما از او به دشمن نزدیکتر نبود».
🔸 خود این موضوع که امام حیّ و زنده داریم و ملجأ و پناهگاه و حافظ شریعت است، موجب قوّت قلب و استحکام روح و مانع از تسلّط یأس و نومیدی بر سالکان و مجاهدان است و همواره از او مدد میگیرند و همّت میطلبند و این مسئله ازنظر علمالنّفس بسیار اساسی و مهمّ است.
🔸 در مَثَل مناقشه نیست. معروف است که نادرشاه افشار در جنگ مورچهخوار سربازی را دید که دلاورانه جنگ میکند و سپاه دشمن را بههم میزند، نادر تعجّب کرد، به او گفت: در هنگام حمله افغانیها تو کجا بودی؟ گفت: من بودم ولی تو نبودی.
🔸 پس وجود امام از جهت قدرت روح و قوّت قلب و پناهگاه روانی و نقطه اتّکای مؤمنان، لازم و واجب است و این یک فایده بزرگی است که برای آن هم نصب امام حتماً و قطعاً و عقلاً و شرعاً لازم است.
▫️ [۱]. نهجالبلاغه، حکمت (ج۴، ص۳۷)
▫️ [۲]. خواجه نصیر طوسی، تجریدالاعتقاد، ص۲۲۱ (مبحث امامت)؛
▫️ [۳]. مائده، ۳٫ «امروز دین شما را کامل کردم».
▫️ [۴]. نهجالبلاغه، حکمت ۹ (ج۴، ص۶۱)
🔘 برگرفته از کتاب نوید امن و امان تألیف آیت الله صافی گلپایگانی